دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانتحقیقات مالی1024-815318220160621competition effects on policyholders' welfare and insurers' riskاثر رقابت بر رفاه بیمهگذاران و ریسک بیمهگران2012186158810.22059/jfr.2016.61588FAهاشمآقازادهدانشیار مدیریت بازرگانی، دانشکدۀ مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایرانفاطمهعباسی بنیدانشجوی دکتری، سیاستگذاری بازرگانی، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20160615In this study, the index of market competition, consumer welfare lost, underwriting risk and the relationship between them and the process of privatization in the insurance industry, is studied. The results show that with the privatization in the insurance industry, the insurance market has lost the monopoly, lost welfare during the last ten years, but dropped sharply increased underwriting risk.<br /> In view of the increasing competition in the market, has increased the need for effective monitoring. Regression calculations show that a strong and significant relationship is between privatization (increasing the number of insurance companies), competition, market risks and consumer welfare.بررسی وضعیت بازار بیمۀ کشور پس از خصوصیسازی از دیدگاه ساختار رقابتی، رفاه بیمهگذاران و ریسک بیمهگران، هدف اصلی این پژوهش است. در این مسیر ضمن محاسبه و تحلیل شاخص هرفیندال ـ هیرشمن (HHI) بهعنوان نمایندۀ ساختار رقابتی بازار، شاخص رفاه از دسترفتۀ مصرفکننده (DWL) بهعنوان نمایندۀ حقوق بیمهگذاران و شاخص ریسک بیمهگری (R) بهعنوان نمایندۀ ریسک صنعت بیمه، رابطۀ آنها با شاخص خصوصیسازی (تعداد شرکتهای بیمهگر) بررسی شده است. از دادههای مالی صنعت بیمه بین سالهای 1382 تا 1392 استفاده شده و در نهایت بهکمک رگرسیون خطی، رابطۀ بین شاخصها سنجیده شده است. محاسبات نشان میدهد پس از آغاز خصوصیسازی در صنعت بیمه، از میزان انحصار بازار بیمه کاستهشده؛ شاخص رفاه از دسترفته در طول ده سال مورد مطالعه کاهشیافته، یا به بیان دیگر رفاه مصرفکننده افزایش یافته و بر ریسک بیمهگری در این دوره بهشدت افزوده شده است. محاسبات رگرسیون نیز نشان میدهد رابطۀ قوی و معناداری بین خصوصیسازی (افزایش تعداد شرکتهای بیمهگر)، رقابت، ریسک بازار و رفاه مصرفکننده وجود دارد.https://jfr.ut.ac.ir/article_61588_7b900934a8bcdaac24e28597157a07d0.pdfدانشکده مدیریت دانشگاه تهرانتحقیقات مالی1024-815318220160621Trading Mechanisms and Pricing Error: Evidence from Tehran Stock Exchangeبررسی رابطۀ خطای قیمتگذاری و سازوکارهای معاملاتی در بورس تهران2192346158910.22059/jfr.2016.61589FAعلیابراهیم نژاددکتری مالی، بوستون، آمریکا0000-0003-3399-8834سامانحقیقیدانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت مالی، دانشکدۀ مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانJournal Article20160307We study the effect of trading mechanisms of call auctions and continuous trading on pricing errors using data from Tehran Stock Exchange. Consistent with findings from New York Stock Exchange (Amihud and Mendelson, 1987, Stoll and Whaley, 1990), we find that pricing errors are larger at market open (which uses call auction) than market close (which is continuous trading). We investigate competing explanations for our empirical finding, and find evidence consistent with Brock and Kleidon (1992) argument that larger pricing errors at market open stem from information accumulation and lack of trading overnight, combined with inelastic demand curve for stocks.معاملۀ سهام میتواند از طریق دو سازوکار حراج و معاملات پیوسته انجام شود. در بسیاری از بازارها از جمله بورس تهران، ابتدای بازار از سازوکار حراج و طی روز از معاملات پیوسته استفاده میشود. بهعلاوه، در برخی بازارها بهمنظور بهبود نقدشوندگی برای سهام کوچک و غیرنقدشونده، به جای استفاده از سازوکار معاملات پیوسته، از حراجهای مکرر طی روز استفاده میشود. در این پژوهش، بهکمک دادههای بورس تهران و معرفی معیاری برای اندازهگیری خطای قیمتی، به مقایسۀ خطای قیمتی در ابتدای بازار که مبتنی بر سازوکار حراج است و انتهای بازار که مبتنی بر سازوکار معاملات پیوسته است، پرداخته میشود. نتایج این پژوهش نشان میدهد خطای قیمتی در ابتدای بازار بیشتر از انتهای بازار است. در ادامه، عوامل مؤثر بر بیشتربودن خطای قیمتی در ابتدای بازار بررسی شده و نشان داده میشود سازوکار حراج بر خطای قیمتی تأثیر منفی ندارد و این خطا از زیاد بودن حجم معاملات در ابتدای بازار و کمکششبودن منحنی تقاضای سهام نشئت میگیرد.https://jfr.ut.ac.ir/article_61589_07467222f8d216e98b905ae79c577593.pdfدانشکده مدیریت دانشگاه تهرانتحقیقات مالی1024-815318220160621Survey impact of good corporate governance (GCG) on economic value added (EVA) of Tehran Stock Exchangeبررسی تأثیر حکمرانی خوب شرکتی بر ارزش افزودة اقتصادی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران2352506159010.22059/jfr.2016.61590FAفریدوناحمدیاستادیار مدیریت دولتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایراناسفندیارمحمدیاستادیار مدیریت بازرگانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایرانJournal Article20140504Abstract: Several factors have been identified in the literature of economic and management as factors affecting corporates’ performance in particular ability to access profit. among these factors that affect corporate’s performance are variables in both the corporate’s internal and external environment. The most important variables of Internal environment of corporates consists of structure, culture, human and financial resources. This paper is based on this premise that the bad performance of the corporates is due to weak management and bad corporate governance. For this study 90 companies of nine industries based of ISIC cod listed on Tehran stock exchange were selected as sample. Current study is applied study and based on data collecting is descriptive study. For collecting data is used of questionnaire and survey document. Finally for data analyzing was used of path analysis. Result of the path analysis, reveals that internal environment of organization, GCG, and EVA have significant positive and strength correlation and internal environment of companies increases EVA by reinforcement of GCG.در متون اقتصادی و مدیریتی عوامل متعددی بهعنوان عوامل مؤثر بر عملکرد شرکتها در دستیابی به سود معرفی شده است. از جملة این عوامل میتوان به متغیرهای حاکم در محیط درونی و بیرونی آنها اشاره کرد و از مهمترین متغیرهای مربوط به محیط درونی شرکتها ساختار، فرهنگ، منابع انسانی و مالی آنهاست. مقالة حاضر بر این فرض استوار است که عملکرد بد شرکتها بهدلیل ضعف مدیریتی و حکمرانی نامناسب شرکتی آنهاست. برای بررسی این موضوع 90 شرکت از شرکتهای صنایع نهگانه که سهام آنها در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده است، بهعنوان نمونة آماری انتخاب شدند. تحقیق حاضر بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوة گردآوری دادهها توصیفی است. از ابزار پرسشنامه و بررسی اسناد و مدارک برای گردآوری دادهها و از تحلیل مسیر برای تحلیل یافتهها استفاده شده است. بر اساس نتایج، محیط درونی شرکتها، حکمرانی خوب شرکتی و ارزش افزودة اقتصادی آنها همبستگی قویای با یکدیگر دارند و محیط درونی شرکتها از طریق تقویت حکمرانی خوب شرکتی، ارزش افزودة اقتصادی را افزایش میدهد.https://jfr.ut.ac.ir/article_61590_806ebacfe804292de234d587b452ebca.pdfدانشکده مدیریت دانشگاه تهرانتحقیقات مالی1024-815318220160621Financial Literacy; Political and Economic origins and its Function in Market Economyسواد مالی؛ زمینههای سیاسیـ اقتصادی پیدایش و جایگاه آن در اقتصاد بازار2512746159110.22059/jfr.2016.61591FAسعیداسلامی بیدگلیاستادیار گروه مدیریت مالی، دانشکدۀ مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانمیثمکریمخانیکارشناسارشد مدیریت مالی، دانشکدۀ مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانJournal Article20151118There is a connection between emergence of every concept or theoretical construct and socio-economic conditions. Theoretical concepts never emerge from isolation they are products of material social life. There is no exception for financial literacy as a theoretical concept. So, In this paper, for explaining and dissecting financial literacy from different perspectives it is tried to illuminate the political and economical context of its emergence and also to determine its relation with other theoretical categories such as Neoliberalism, commodification, marketisation, market economy and efficient market. It is intended to describe financial literacy by specifying its place and role in the architecture of our current socio-economic system. In doing so, the link between financial literacy and financialization is examined and for outlining financialization inevitably we resort to reasons behind the origin of Neoliberalism. Then, the proposed definitions of, the methods and strategies used for measurement of financial literacy and also most important findings of researches on it are reviewed.پیدایش هر برساختۀ نظری با شرایط اقتصادیـ اجتماعی مشخصی پیوند دارد. مفاهیم نظری در خلأ ایجاد نمیشوند و بازتاب تعینات زندگی اجتماعی هستند. سواد مالی بهعنوان مفهومی نظری از این قاعده مستثنا نیست. در مقالۀ حاضر، برای واشکافی و فهم ابعاد مختلف سواد مالی، تلاش میشود زمینههای سیاسی و اقتصادی منجر به پیدایش این مفهوم، تبیینشده و ارتباط آن با سایر مقولههای نظری مانند نئولیبرالیسم، اقتصاد بازار، بازار کارا و غیره توضیح داده شود. از آنجا که سواد مالی مولود عصر مالیسازی است، بهناگزیر مالیسازی و دلایل بروز آن نیز تبیین میشود. هدف آن است که سواد مالی از طریق تبیین جایگاه و تأثیر آن در کلیت سیستم اقتصادی و اجتماعی حال حاضر توضیح داده شود. به همیندلیل، ارتباط سواد مالی با مالیسازی را واکاوی میکنیم و برای توضیح پدیدۀ مالیسازی به دلایل بروز و ظهور اندیشۀ نئولیبرالیسم متوسل میشویم. پس از تبیین شرایط اقتصادی و اجتماعی موجدۀ سواد مالی و تأثیر و جایگاه آن، تعاریف مختلف ارائهشده برای این واژه، روشهای سنجش آن و نیز مهمترین یافتههای پژوهشهای اخیر مرور میشوندhttps://jfr.ut.ac.ir/article_61591_beb95d5172b2de321489b3b42a96b2e0.pdfدانشکده مدیریت دانشگاه تهرانتحقیقات مالی1024-815318220160621ideal cash flow for normal investors and speculators in Iranian capital marketجریان نقد مطلوب سرمایهگذاران و سفتهبازان در بازار سرمایۀ ایران2752866159210.22059/jfr.2016.61592FAمارالدادبیندانشجوی دکتری مالی، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایراناحمدپویانفراستادیار گروه مالی، دانشگاه خاتم، تهران، ایرانJournal Article20140428In this paper, by using different cash flow benchmarks (dividends, net income and free cash flow) for the period of 1381 to 1390 for listed companies in Tehran Stock Exchange, we showed that investors are changing their attitudes from dividends cash flow measure to net income and free cash flow methods in recent years which can be interpreted as increase in the Iranian capital market maturity and efficiency. On the other hand, in line with the hypothesis of interference of speculators on small company’s stock prices, by dividing companies in two groups of small and large, we find that because of their ability to manipulate small company’s stock prices, theyuse net income as a suitable cash flow measure.در این مقاله با استفاده از دادههای مربوط به سود تقسیمی، سود خالص و جریان نقد آزاد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس تهران طی سالهای 1381 تا 1390، نشان داده شده است که رویکرد سرمایهگذاران در بازار سرمایۀ ایران برای تعیین ارزش سهام شرکتها، از معیار سود تقسیمی به معیارهای سود خالص و جریان نقد آزاد حرکت کرده است. یافتۀ فوق بهمعنای افزایش درجۀ بلوغ بازار سرمایه و همچنین کارایی آن است. همچنین در راستای فرضیۀ دخالت سفتهبازان بر قیمت سهام شرکتهای کوچک، با تفکیک شرکتها به دو دستۀ بزرگ و کوچک، مشخص شد که این دسته از سرمایهگذاران بهدلیل توان دستکاری قیمت سهام شرکتهای کوچک، ارزش سهام شرکتهای کوچک را با توجه به سود هر سهم تحت تأثیر قرار میدهند.https://jfr.ut.ac.ir/article_61592_6476ebbdf40dac1e24e41baa3b27c38f.pdfدانشکده مدیریت دانشگاه تهرانتحقیقات مالی1024-815318220160621MUTUAL FUND PERFORMANCE PERSISTENCEبررسی عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک با رویکرد سنجش ثبات رفتار3313465927010.22059/jfr.2016.59270FAعلیصالح آبادیدکتری مدیریت مالی دانشکدة مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایرانیحییحساس یگانهدانشیار دانشکدة مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانحمیدضرغام بروجنیدانشیار دانشکدة مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانجوادعبادیدانشجوی دکتری مدیریت مالی دانشکدة حسابداری و مدیریت، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانJournal Article20150601Mutual fund persistence is well documented in the finance literature, but not well explained. The purpose of this paper is to examine the performance persistence of a large sample ofmutual funds over time. Specifically do mutual fund managers show positive (negative) performanceyear after year? <br />Accordingly in light of random walk, strong form of efficiency can be tested through the study of the persistence in mutual funds performance. In this paper, the performance consistency for 62 mutual funds, from April 2008 to March 2014, is examined. Our findings indicate the strong form of efficiency from evidence Tehran Stock Exchange.ثبات در رفتار عملکردی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، همواره از موضوعات چالشانگیز در ادبیات مالی بوده است، اما این موضوع بهطورکامل و مفصل بررسی نشده است. در این پژوهش، وجود ثبات و پایداری در رفتار صندوقهای سرمایهگذاری مشترک بررسی شده است تا درنهایت مشخص شود عملکرد مثبت/ منفی صندوقها در یک دوره، در دورة بعد تکرارشدنی است یا خیر. قضیة گشت تصادفی در اطلاعات، موضوع ثبات و پایداری عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک را بررسی میکند و کارایی بازار را میآزماید. در تحقیق حاضر ثبات عملکرد صندوق سرمایهگذاری مشترک با استفاده از مدلهای سنجش استقلال در عملکرد و جدولهای مربوط به پیشامدهای متقابل، از ابتدای سال 1387 تا انتهای سال 1393 بررسی شده است که شامل 62 صندوق سرمایهگذاری مشترک است. در نتایج این تحقیق شواهدی بهدست نیامد که بر ثبات در رفتار صندوقها دلالت داشته باشدhttps://jfr.ut.ac.ir/article_59270_433dc6c0fc169012fe9764ab35240fcb.pdfدانشکده مدیریت دانشگاه تهرانتحقیقات مالی1024-815318220160621Deviation from target debt ratio, cash flow imbalance and capital structure adjustmentانحراف از اهرم هدف، بیتعادلی در جریان نقدی و تعدیل ساختار سرمایه2873066021910.22059/jfr.2016.60219FAمریمدولواستادیار مدیریت مالی، دانشکدۀ مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی تهران، ایرانعلیرضارضائیانکارشناس ارشد، مدیریت مالی، دانشکدۀ مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی تهران، ایرانJournal Article20160119Most of capital structure researches have been conducted on the two dominant theories: trade-off and pecking order. Based on the trade-off theory, every firm has a target capital structure, while pecking order theory assumes that there is no target capital structure and firms follow a specific financing hierarchy. Many empirical evidence shows that such theories, which have been largely evaluated in isolation from one another, should be viewed as complements. This research aims to study a capital structure adjustment framework in which basic intuition of both pecking order and trade-off theories have been considered and also effect of external financing needs examined in capital structure decisions. Our sample consists of 155 companies listed in Tehran Stock Exchange for the period from 1384 to 1393. Using panel data analysis and mixed effect method, we find that most adjustments occur when firms have above-target (below-target) debt with financial surplus (deficit). Moreover, firms with above-target debt use more amount of their financial surplus to pay off debt compared to ones with below-target debt.اغلب پژوهشهای حوزۀ ساختار سرمایه پیرامون دو نظریۀ غالب توازن و سلسلهمراتب صورت پذیرفته است. شواهد تجربی نشان میدهد نظریههای یادشده، که هر یک بهطور جداگانه ارزیابی شدهاند، میتواند بهعنوان مکمل یکدیگر نیز در نظر گرفته شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی چارچوب تعدیل ساختار سرمایهای است که در آن مؤلفههای نظریههای توازن و سلسلهمراتب توأمان در نظر گرفته میشوند و نیازهای تأمین مالی خارجی تأثیر تعیینکنندهای در بهکارگیری تصمیمات ساختار سرمایه ایفا میکنند. بدینمنظور نمونهای متشکل از 155 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1384 تا 1393 انتخاب شد. برای آزمون چارچوب تعدیل ساختار سرمایه مبتنی بر نظریههای توازن و سلسلهمراتب، از تحلیل دادههای تابلویی و روش تأثیرات آمیخته (MEM) استفاده شد. یافتهها نشان میدهند بیشتر تعدیلات ساختار سرمایه زمانی رخ میدهند که سطح اهرم مالی بالاتر (پایینتر) از اهرم مالی هدف است و شرکتها با مازاد (کسری) منابع مالی مواجهاند. افزون بر این، اگر سطح اهرم مالی بالاتر از اهرم هدف باشد، شرکتهای دارای مازاد منابع مالی، مقدار بیشتری از مازاد خود را صرف تسویۀ بدهی میکنند.https://jfr.ut.ac.ir/article_60219_7d0c556e4fb2c7c56403fc39e5d15931.pdfدانشکده مدیریت دانشگاه تهرانتحقیقات مالی1024-815318220160621Examining the Ability of EVA Momentum, EVA Spread and Conventional Performance Measures to Predict Stock Returnآزمون توانایی نیروی حرکت و شکاف ارزش افزودۀ اقتصادی و معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد در پیشبینی بازده سهام3073306159510.22059/jfr.2016.61595FAفریدونرهنمای رودپشتیاستاد مدیریت بازرگانیـ مالی و حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایرانمیثماحمدونددانشجوی دکتری مدیریت مالی، دانشکدۀ مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی (ره)، تهران، ایرانمحمد جوادساده ونددانشجوی دکتری مدیریت مالی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران0000-0002-6478-3935Journal Article20160112Using data acquired from companies listed on Tehran stock exchange, during a five-year time period from 1388 to 1392, this study documents the impacts of economic value added (EVA), EVA spread, EVA momentum, and return on assets (ROA) on stock return as a measure of investors’ wealth creation. EVA spread and EVA momentum are new methods of firms’ performance measurement constructed on the basis of EVA. EVA and ROA are the traditional methods of performance measurement widely used currently. EVA spread and EVA momentum are argued to have better ability in explaining the variance of stock return compared to the two traditional methods. To test hypotheses, this study applies Multiple Linear Regression Model. The results indicate that EVA spread, EVA momentum, and ROA have significant effects on stock return, while the relationship between EVA and stock return is not significant. The regression coefficients of EVA spread and ROA are positive, but, it is found that the relationship between EVA momentum and stock return is negative.این مقاله قصد دارد آثار بازده داراییها، ارزش افزودۀ اقتصادی، شکاف و نیروی حرکت آن را بر بازده سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388 تا 1392 بررسی کند. شکاف و نیروی حرکت ارزش افزودۀ اقتصادی، معیارهای نسبتاً جدید ارزیابی عملکرد شرکت هستند که هر دو بر پایۀ مفهوم ارزش افزودۀ اقتصادی تدوین و معرفی شدهاند. در مقابل، ارزش افزودۀ اقتصادی و بازده داراییها بهعنوان روشهای سنتی و متداول ارزیابی عملکرد شرکت تلقی میشوند. یافتههای پژوهشهای پیشین نشاندهندۀ برتری دو معیار شکاف و نیروی حرکت ارزش افزودۀ اقتصادی بر روشهای سنتی ارزیابی عملکرد شرکت است. در این پژوهش، برای آزمون فرضیهها از مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد تأثیر سه متغیر بازده داراییها، شکاف و نیروی حرکت ارزش افزودۀ اقتصادی بر بازده سهام شایان توجه و از نظر آماری معنادار است. متغیرهای بازده داراییها و شکاف ارزش افزودۀ اقتصادی رابطۀ مثبت و معناداری با بازده سهام دارند، اما مشاهده میشود که رابطۀ نیروی حرکت ارزش افزودۀ اقتصادی و بازده سهام، منفی و معنادار است.https://jfr.ut.ac.ir/article_61595_d5d359561524dfdbdafd4b6f54ecc5bf.pdfدانشکده مدیریت دانشگاه تهرانتحقیقات مالی1024-815318220160621Predicting Companies Financial Distress by Using Ant Colony Algorithmپیشبینی درماندگی مالی شرکتها با استفاده از الگوریتم کلونی مورچگان3473686159610.22059/jfr.2016.61596FAسعیدفلاح پوراستادیار گروه مالی، دانشکدۀ مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-5442-5958اصغرارمکارشناس ارشد مدیریت بازرگانیـ بیمه، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20140522Financial distress prediction of companies is one of the important issues that can contribute to the success and survival of companies; because providing warning and timely signals can make companies aware of financial distress and bankruptcy and, therefore, by a correct management, they can prevent waste of resources and the damage caused by bankruptcy.<br /> Ant Colony Algorithm (ACA) is an intelligent method that was recently used to solve problems including classifications and predictions which had desired results. This study aims to investigate the financial distress prediction of companies using ant colony algorithm. The statistical population includes companies listed in Tehran Stock Exchange and the sample consists of 174 healthy and distressed companies. Predictor variables were selected from previous studies according to the ratios that were proposed as key variables in prediction model.<br /> The results of the study indicate that the ACA approach in predicting financial distress of companies had significantly better performance than multiple discriminant analysis (MDA).پیشبینی درماندگی مالی شرکتها یکی از موضوعات مهمی است که به موفقیت و تداوم حیات شرکتها کمک زیادی میکند. از جمله روشهای هوشمندی که اخیرًا در حل مسائل پیشبینی و دستهبندی نتایج مطلوبی را بههمراه داشته، روش الگوریتم کلونی مورچگان است. پژوهش حاضر به مطالعۀ پیشبینی درماندگی مالی شرکتها با استفاده از الگوریتم کلونی مورچگان میپردازد. جامعۀ آماری شامل شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران و نمونۀ استفادهشده شامل 174 شرکت درمانده و سالم بوده است. متغیرهای پیشبین براساس نسبتهایی انتخاب شدند که در نتایج تحقیقات قبلی بهعنوان متغیرهای اصلی پیشبینی در مدل پیشبینی آنها ارائه شدند. مدل مقایسهای استفادهشده در این پژوهش، مدل تحلیل ممیز چندگانه است. نتایج بهدستآمده از تحقیق بیانگر آن است که روش الگوریتم کلونی مورچگان در پیشبینی درماندگی مالی شرکتها، بهطور معناداری نسبت به روش تحلیل ممیز چندگانه عملکرد بهتری داردhttps://jfr.ut.ac.ir/article_61596_79f4c4e3db1b7c35430626b443f520c0.pdfدانشکده مدیریت دانشگاه تهرانتحقیقات مالی1024-815318220160621Portfolio Optimization by Using the Symbiotic Organisms Searchبهینهسازی سبد سهام با استفاده از الگوریتم جستوجوی ارگانیسمهای همزیست3693906159710.22059/jfr.2016.61597FAعمرانمحمدیاستادیار، گروه مهندسی صنایع، دانشکدۀ مهندسی صنایع، دانشگاه علم و صنعت، تهران، ایرانسید عرفانمحمدیکارشناسارشد مهندسی صنایع، دانشکدۀ صنایع، دانشگاه علم و صنعت، تهران، ایرانشاهینرامتین نیاکارشناس مهندسی صنایع، دانشکدۀ صنایع، دانشگاه علم و صنعت، تهران، ایرانJournal Article20160120The portfolio optimization has become one of the most important issues for the companies operating in the capital market. When the real-world conditions and restrictions, including cardinality constraint are considered in portfolio optimization, the problem is not easily solvable. Therefore using the meta-heuristic methods will be considered. Regarding this fact, the main purpose of this paper is to solve portfolio optimization problem by using an entirely new and emerging meta-heuristic algorithm that called symbiotic organisms search, while considering the limitations of the real world in the formation of portfolio. This algorithm is inspired by the symbiotic relationship in diverse ecosystems that exist in nature, and introduced in 2014. Finally, the model used in this study has been solved with real data and the results have been analyzed. The results of this paper demonstrate that the symbiotic organism search has been successful in portfolio optimization and has been able to properly interact with the actual limitations of the market.بهینهسازی سبد سهام یکی از مهمترین موضوعاتِ تصمیمگیری برای شرکتهای فعال در بازار سرمایه است. هنگامی که وضعیت و محدودیتهای دنیای واقعی نظیر محدودیت سرمایهگذاری در هریک از سهامها و نیز محدودیت تعداد سهامهای موجود در سبد سهام در نظر گرفته میشوند، مسئلۀ بهینهسازی سبد سهام به راحتی حل نمیشود، از این رو استفاده از شیوههای فراابتکاری مد نظر قرار میگیرد. هدف اصلی از پژوهش حاضر، حل مسئلۀ بهینهسازی سبد سهام با استفاده از نوعی الگوریتم فراابتکاری کاملاً جدید و نوظهور به نام الگوریتم جستوجوی ارگانیسمهای همزیست با در نظر گرفتن محدودیتهای دنیای واقعی در تشکیل سبد سهام است. این الگوریتم با الهام از روابط همزیستی موجود در اکوسیستمهای گوناگونی که در طبیعت وجود دارد، در سال 2014 معرفی شده است. در نهایت روش و مدل مورد استفاده در این پژوهش با دادههای واقعی حل شد و نتایج آن تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان میدهد، الگوریتم جستوجوی ارگانیسمهای همزیست در بهینهسازی سبد سهام، عملکرد موفقی داشته و توانسته است به نحو مطلوبی با محدودیتهای واقعی بازار تعامل کندhttps://jfr.ut.ac.ir/article_61597_4cde4cd30cf05f2a9f9f524af455029c.pdf